« و در چرخش بادها برای افراد اندیشمند استدلال وجود دارد».
بادها در اطراف زمین همانطور که آیه مطرح کرده در واقع در یک سیستم جهانی در چرخش میباشند. آنها هوای گرم را از مناطق استوائی به نواحی قطبی و هوای سرد را از نواحی قطبی به مناطق استوائی منتقـل می کنند، که به این ترتیب به دمای هوا توازن و تعادل می بخشند. در قـطبها هـوای سرد پائین می آید و بطرف نواحی استوائی حرکت می کند. در مـناطق اسـتـوائی هـوای گرم بالا می رود و در سطوح بالاتر جوی ضمن چرخش در یک منطقه رفته رفته هـوای گرم را رو به قـطبها می برند.
چرخش بادها چه استدلالی را در بر دارد؟ چیزی که ما امروزه می دانیم اینست که چرخش بادها و وزیدن آنها برخلاف همدیگر باعث می شود که ویرانی ببار نیاید. اگر بادها فقط در یک جهت می وزیدند همه چیز ویران میشد.
ادامه مطلب ...
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش نمازهای روزانه
(نماز صبح)
که وقت آن از اذان صبح است تا طلوع آفتاب ولی بهتر است که بعد از اذان صبح ادا شود و تا وقت طلوع آفتاب به خواندن قرآن مشغول باشیم. در دو رکعت ادا میشود بدین ترتیب:
رکعت اول
بیا تا قدرهمدیگر بدانیم | که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم | |
چو مومن آینه مومن یقین شد | چرا با آینه ما روگرانیم | |
کریمان جان فدای دوست کردند | سگی بگذار ما هم مردمانیم | |
فسون قل اعوذ و قل هو الله | چرا در عشق همدیگر نخوانیم | |
غرضها تیره دارد دوستی را | غرضها را چرا از دل نرانیم | |
گهی خوشدل شوی از من که میرم | چرا مرده پرست و خصم جانیم | |
چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد | همه عمر از غمت در امتحانیم | |
کنون پندار مردم آشتی کن | که در تسلیم ما چون مردگانیم | |
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن | رخم را بوسه ده کاکنون همانیم | |
خمش کن مرده وار ای دل ازیرا | به هستی متهم ما زین زبانیم |
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
میان مغرب و عشاء دو رکعت نماز بخواند، در رکعت اول بعد از حمد این آیه را بگوید:
«و ذا النّون اذ ذهبَ مغاضباً فظنّ ان لن نقدر علیه فنادی فی الظّلمات ان لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من الظّالمین فاستجبنا له و نجّیناه من الغمّ و کذلک ننجی المؤمنین». (سوره مبارکه الانبیاء-آیه87)
و ذو النون (صاحب ماهی، منظور یونس پیغمبر فرزند من است) چون خشمگین رفت پنداشت هرگز بر او تنگ نخواهیم گرفت. پس در ظلمات ندا کرد: جز تو خدایی نیست، تو منزهی، همانا من از ستمکارانم. پس او را اجابت کردیم و از غم رهایش دادیم و مؤمنین را این چنین رها می گردانیم.
و در رکعت دوم بعد از حمد، آیات زیر را:
«و عنده مفاتیح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البرّ و البحر و ما تسقط من ورقه الا یعلمها و لا حبّه فی ظلمات الارض و لا رطبٍ و لا یابسٍ الّا فی کتاب مبین». (سوره مبارکه انعام-آیه59)
و کلیدهای غیب نزد اوست و جز او کسی آن را نمی داند و آن چه در خشکی و دریاست می داند و برگی بر زمین نمی افتد و هیچ دانه ای در تاریکیهای زمین نیست، مگر که از آن آگاه است. و تر و خشکی نیست مگر که در کتاب روشن ثبت افتاده است.
بعد دستها را به قنوت برداشته و این دعا را می خوانی:
«اللّهمّ انّی اسئلک بمفاتح الغیب الّتی لا یعلمها الّا انت ان تصلّی علی محمّد و آل محمّد و ان تفعل بی کذا و کذا».
بارالها، تو را به اسرار غیب، که جز تو کسی آن را نمی داند، سوگند می دهم که بر محمد و دودمان او درود فرستی و درباره من چنین و چنان کنی.و به جای این کلمات حاجات خود را به هر زبانی که بتواند از خدا بخواهد،
و پس از آن بگوید:
«اللّهم انت ولیّ نعمتی و القادر علی طلبتی تعلم حاجتی فاسئلک بحقّ محمد و آله علیه و علیهم السّلام لمّا قضیتها لی».
بارالها، تو ولی نعمت منی و به برآوردن نیاز من توانایی و حاجت مرا می دانی. سوگند به حق محمد و آل او، که بر او و بر آنان درود باد که حاجت مرا برآوری.
و نشینم به برت
تا تو بگویی سخن و
مست شود این دل حیران
اما تو برفتی به خزان و
شده روزت به از آن روز
که بودی به جهان و
چشم من مانده به راهت
ای کاش که باز آیی و
من رقص کنان
بر سر کویت شوم و
بوسه زنم بر سر و رویت